جدول جو
جدول جو

معنی ده رستم - جستجوی لغت در جدول جو

ده رستم
(دِهْ رُ تَ)
دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِ رُ تَ)
چاهی که رستم را شغاد برادرش بلطائف الحیل در آن انداخته بود و آن چاه را بشمشیر و سنانها پرساخته. (آنندراج) :
مسکن دیو سفید آمد بخاریها ز برف
چاهها چون چاه رستم شد ز یخ شمشیردار.
اشرف (از آنندراج).
آن زنخدانی که باشد چاه یوسف از صفا
پرسنان آخر ز خط چون چاه رستم میشود.
اشرف (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ رَ)
دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. واقع در 17هزارگزی باختر الشتر. دارای 360تن سکنه است. آب آن از رود کهمان تأمین می شود. ساکنین از طایفۀ یوسف وندند و زمستان قشلاق می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(رُ تَ)
نام دیهی است واقع در هشت فرسخی میانۀ جنوب و مشرق قاضیان به فارس. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(دِهْ سَ)
دهی است از دهستان نهبندان بخش شوسف شهرستان بیرجند. واقع در 130هزارگزی جنوب باختری شوسف. دارای 182 تن سکنه است. آب آن از قنات تأمین می شود. در این ده معدن مس و یاقوت هست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا